4. نقد جامعهشناختی شعرِ سخا
(با بررسی مجموعهشعریِ چهارفصل زشت تقویم)
DOI:
https://doi.org/10.58342/.v10i34-35.15واژهگانِ کلیدی:
سخا، مجموعة چهارفصل زشتِ تقویم و نقدِ جامعهشناختی.چکیده
ادبیات، هویتِ خویش را از زبان و جامعه میگیرد. این فرزندِ اجتماع، میتواند نقشِ مهم و اثرگذاری را در بهبود دشواریها و مسائل محیط خود داشته باشد. از این میان شعر، شاید بیشتر از همه در جامعة ما نقش ایفا نماید. پرداختن به نقشِ شعر در زمانهای مختلف در اجتماع، میتواند گفتوگوهای سازندهیی را به ارمغان آورد.
در جامعة ما، شاعرانِ بسیاری زیست میکنند و ایبسا، متعهدانه در برابر جامعة خویش دست به سرایش میزنند؛ از این میان، سخا را میتوان بهعنوان نسلِ متعهدِ شعر امروزِ افغانستان و هرات بهحساب آورد؛ بدینمنظور، این پژوهش کتابخانهیی با هدفِ نقدِ جامعهشناختیِ شعر سخا، باتوجه به مجموعهشعریِ چهار فصل زشتِ تقویم، شکل گرفتهاست. روش تحقیق، تحلیلی – انتقادی است که از مباحث نظریِ نقدِ جامعهشناختی، و بهخصوص از دیدگاهِ جورج لوکاچ، که آثار ادبی را جهانِ صغیر در عالم کبیر میدانست، سود جُسته شده است. پرسشیکه در این پژوهش به دنبالِ پاسخیابی به آن بودهایم، این بودهاست که: شعر سخا را میتوان شعرِ متعهدِ اجتماعی نام نهاد و اگر پاسخ مثبت است، به چه مفاهیمی باتوجه به مجموعهشعری چهار فصل زشت تقویم، پرداخته شده است؟
یافتههای پژوهش نشان میدهند که: مجموعهشعری چهار فصل زشتِ تقویم، جامعة خویش را بهخوبی به نمایش میگذارد. بهصورت کلی، شعرهای این مجموعه را نیمی شعرهای اجتماعی و نیمی را شعرهای پُراحساس / عاشقانه تشکیل میدهد. موضوعاتی چون: جنگ، حاکمیتِ ناشایست، فاصلهگیری ملت از دولت، پراکندهگی ملت و وارونهگی مِعیارها، دزدی و ناامیدی، از مسائلِ کلانیاست که در این مجموعه، گاهی به شکل انتقادی و زمانی همچون شعر مقاومت، هستی یافتهاند.